هالیوود

خانه من ، قهوه من ، قوانین من

این دیگر از کجا پیدایش شد؟

اولین واکنش بعد از دیدن فیلمی غیرمنتظره. فیلمی که به شکلی غریب، تمام اجزای موردنیاز خودش را درست و دقیق درکنار هم قرار میدهد. یک شاهکار بی سروصدا در میان خیل عظیم بی خاصیت های 2019.

فیلمی به غایت سرگرم کننده، جذاب و غیرقابل پیش بینی که با هوش و زیرکی فیلمساز و خط داستانی به ظاهر آشنایش، خطوط طبقاتی مختلف را هدف قرار داده و به نقد میکشد. آخرین ساخته آقای ریان جانسون بعد از آثار موفق "لوپر" ، "بریکینگ بد" و "بریک".

"چاقوکشی" نه تنها روایت پرده برداری از یک راز به شدت سرگرم کننده است، که با هدف گیری روایتی سوزناک درمورد وضعیت اجتماعی حاکم بر آمریکا و مسئله امروز بشر در اقصی نقاط جهان، به تقابل شرافت و اصالت یک انسان در مواجهه با پول ، قدرت و وقاحت یک گروه میپردازد. فیلمی که بدون نیاز به زیاده گویی از جناح چپ و راست ، از خلال بازنمایی جهان آگا کریستی وار و اندکی کانون دویل، مخالفت اساسی خود با سینمای جریان اصلی آمریکا و شخص رئیس جمهورش را اعلام میکند.




فیلم هارمونی درخشانی از یک گروه بازیگری به حساب میاید. همه شخصیتها درست و به اندازه درجای خود تعریف شده اند. حضور کمرنگ ستارگان فیلم نیز کوچکترین خدشه ای به فیلم یا وجهه آنها وارد نکرده ، بلکه به عنوان نقطه قوتی در کار نمود پیدا میکند.
اما ستاره اصلی فیلم، بیش از همه دنیل کریگ است که در قامت کارآگاه بنوآ بلان درخششی عجیب دارد. شروع فیلم و رفتارهای خودخواهانه او بیش از هرچیز ما را به کلیشه های کارآگاه باهوش و زیردستان خنگ سوق میدهد، اما کریگ ، با نوع لهجه خاص جنوب آمریکایی و طنزی که به مدد نویسنده به کارش اضافه کرده، درنهایت بدل به شخصیتی کاملاً منحصر به فرد میشود. نه به سرخوشی پوآرو و نه به سردی شرلوک هولمز. 

“ Physical evidence can tell a full story with a false turn!”


 

فیلم گرچه به صورت کلی، وامدار نشانه های آشنای این نوع ژانر از قبیل خانه مجلل و کارآگاه های عجیب و جستجو برای شناسایی قاتل است، اما آنقدر غافلگیری های ریز و درشت در دل دارد که هرگز از مخاطب خود عقب نیفتد. حاصل پیرنگی نبوغ آمیز و حساب شده و که بدون مایه گذاشتن از حفره های معمایی رایج و به دام انداختن کاراکترها در دل تله های از پیش طرح شده، طناب قصه را به دست شخصیت ها میدهد تا اتمسفر شگفت انگیزش را به رخ مخاطبان بکشد. ضمن اینکه بدون نادیده گرفتن وجه سرگرم کنندگی خود، با ظرافت و نبوغی خاص مسئله مهاجرت و اختلاف طبقات را به بازی گرفته و به استهزای استانداردهای احمقانه طبقه اشراف میپردازد.  

حالا بدون هیچ تردیدی میتوان در انتظار فیلم بعدی آقای جانسون نشست، انتظاری که ممکن است به بیش از چندسال برسد.

 

  • برچسب ها
author

نویس انده

یادداشتهایی از سرِ ترحم یا بی رحمی، از سرِ سواد یا بی سوادی ، یا از درونِ تصاویرِ سیاه و سفیدِ کدرِ متمایل به رنگی