هالیوود

فراتر از هفت هزار مایل

فورد در برابر فراری، آخرین ساخته جیمز مگنولد که پیش از این با Logan وداع باشکوهی را برای آقای وولورین رقم زده بود، نمونه دیگری از فیلمهای جریان اصلی آمریکایی ای است که در سال 2019 ساخته شدند. فیلمی پرهیجان و سرگرم کننده که همچون مسابقاتش، هیجان را برای لحظه ای به خونمان تزریق و دوباره فروکش میکند.

Ford vs. Ferrari همانطور که از نامش پیداست، داستان واقعی رقابت دو غول بزرگ صنعت خودروسازی براثر فتح عنوان رقابتهای لومان است. یک آمریکایی مقابل یک ایتالیایی. زمانی که شرکت فورد از خرید فراری ناکامی ماند و تصمیم گرفت در پیست اتومبیل رانی که تبحر فراری بود، از آنها انتقام بگیرد.

فیلم دو شروع بسیار خوب و مختصر دارد. از کرول شلبی و کن مایلز، دو شخصیتی که قرار است بار اصلی رووایت را به دوش بکشند. شلبی راننده بامهارتی است که در آخرین دوره از مسابقات رانندگی لومان عنوان قهرمانی را به دست می آورد، اما به دلیل مشکلات جسمانی و به پیشنهاد پزشک مجبور به خداحافظی با این حرفه میشود. برای او، به عنوان راننده ای حرفه ای، سرسخت و جاه طلب، ترک این شغل مصادف است با چک سفید امضای کمپانی فورد. فورد که حالا در خرید کمپانی کوچک و ایتالیایی فراری ناکام مانده و حس سرخوردگی از یک جوان عاصی را دارد، تصمیم میگیرد تا پای به میدان همیشگی آنها بگذارد و رکورد 5 سال پیاپی قهرمانی آنها را درهم شکند. فورد در ابتدا شخصیت، پرستیژ و فروش بالایش را عامل موفقیت خودروهایش میشمارد اما با ورود به میدان مسابقه و مشاهده ضعفهایش وارد چالش جدیدی میشود.

فیلم اما پیش از معرفی بیشتر فورد و مدیرانش، ما را با قهرمان اصلی فیلم یعنی کن مایلز آشنا میکند. یک بریتانیایی مغرور که تمام فکر و زندگیش در ماشینها و قطعات آنها خلاصه میشود. صحنه آشنایی او با ورود دوربین به یک تعمیرگاه ماشین و نمایش کن درحال تعمیر یکی از ماشینها آغاز میشود. کن شخصیتی است که بیش از مراوده با مشتریان و دوستان، عاشق به رخ کشیدن اطلاعات بی اندازه اش از ماشینها و ضعف های آنهاست. 

?The only question that matters: Who are you


بازی بیل بی شک درخشان است و در بازسازی یک فرد کله شق و عشق ماشین، با آن بدن، لهجه و فرم راه رفتن خاصی که برایش ابداع کرده، جای حرفی باقی نمیگذارد. کن اما در ادامه و از پشت فرمان خودرو و داخل پیست دیده میشود تا ما او را به عنوان یک راننده حرفه ای نیز بپذیریم. راننده ای که از دید دیگران بسیار با استعداد اما کله شق و غیرمنعطف است.

با پیشنهاد کرول شلبی به کن، به عنوان طراح و راننده خودروی فورد در مسابقات لومان کار این دو دوست آغاز میشود. پیشنهادی که پذیرفتنش با توجه به ویژگی های کن، بسیار سخت است اما شلبی، با همه تبحر و قدرت مدیریتش به خوبی میتواند کن را راضی کرده و او را به مسابقات بکشاند تا درنهایت و همانطور که انتظار میرود فورد بتواند این عنوان را کسب کند. فیلم عملاً سیر چالشها و تلاشهایی است که آنها در راه طراحی، آزمون و خطای خودروهای مختلف، راضی نگه داشتن مدیران و غلبه بر کمپانی فراری میگذرانند.


اما ضعف فیلم درست از جایی آغاز میشود که ما عملاً آنتاگونیست سرسختی در راه موفقیت آنها نمیبینم. کن در رقابت نهایی با راننده فورد خیلی زودتر از آنچه انتظار میرود به او غلبه میکند و راننده پیش از رسیدن به چند دور نهایی مسابقه، خودرویش را سرنگون میکند. تنها عامل مشخصی که گاهی در مسیر آنها سنگ اندازی میکند، مدیر بخش بازاریابی کمپانی فورد است که برسر حسادت با شلبی و مسائل این چنینی، دائما درحال بهم زدن نقشه های آنهاست، گرچه او هم به قدر کافی نمیتواند قانع کننده باشد. همچنین عوامل شرکت فراری، عملاً به عنوان انسانهای کم هوش و ساده ای تصور شده اند که گویی سالهاست به طور اتفاقی در این رقابتها قهرمان میشوند و حرفی برای گفتن ندارند.
با همه این موارد، فیلم با وجود پلات قابل پیش بینی و همه محدودیت های ژانر و داستان، تکیه و وفاداری بر داستان اصلی و پرداخت آمریکایی / هالیوودی به یک موضوع موفق است و لحظات جذابی از تعقیب و گریز، همراه با ریتمی قابل قبول و اتمسفری درخشان به وجود میاورد تا به عنوان یکی از آثار قابل قبول سال 2019 شناخته شود


 

  • برچسب ها
author

نویس انده

یادداشتهایی از سرِ ترحم یا بی رحمی، از سرِ سواد یا بی سوادی ، یا از درونِ تصاویرِ سیاه و سفیدِ کدرِ متمایل به رنگی