حالا که همه دانسته ها و افکار و کلیشه های ذهنی خود را در پیش بینی مسیر یک زندانی 15 ساله به کار میبندیم، با نتیجه گیری های اخلاقی ترسناکی مواجه میشویم که همچون سایه یک هیولا بر جانمان افتاده و راه فراری برایمان باقی نمیگذارد.
Oldboy با ترجمان رفیقِ قدیمی، یکی از همان آثار پست مدرنی است که با بی رحمی تمام معصومیت سینما را نشانه رفته و مخاطب را همچون قهرمان داستان در بزرخی بی انتها تنها میگذارد. نسخه مدرنی از کهن الگوی "انتقام" که با دور زدن ایده های قبلی و نشانه های قابل ردیبای آن، به درک جدیدی از مفهوم عدالت رسیده و با جا به جایی اساسی مقام انتقام گیرنده، پایانی موثر و کوبنده بر سفر ادیسه وار قهرمانش میسازد.
اینجا جهانی است که موضوع حریم شخصی موجبات خشم و تحرک بی پایانی میشود که در تمام سویه های زندگی افراد جریان داشته و در مقام نظام سلطه گر / قدرت طلب و قشر فرودست نمود می یابد. جایی که نهاد قدرت قادر است با تکیه بر سلطه و تجهیزات پیشرفته اش، تابوی شکسته توسط خود را به عاملی برای تضعیف و انتقام گیری از فرودست کند.
"ووجین لی" به عنوان نشانه ای از این ساختار، در وضعیتی مسخ شده با نزدیک ترین خویشاوندش ارتباط برقرار کرده و حالا در پی شبیه سازی این وضعیت برای فرد دیگری است. با یک فرایند 15 ساله از چیدمان تراژیک دومینوی زندگی "می دو".
داستانی که پارک چان وو تعریف کرده، به نوعی از نگون بختی همراه با شکست اخلاقیات فردی سخن میگوید و اجتماعی که سالهاست تمدن اصیل و تاریخی خود را از دست داده است. اجتماعی که رفته رفته نقاط امید و روشنی را به فراموشی کشانده و وجه قالبش خشونت، نفرت و حس انتقام جویانه ای است که در تمام طبقاتش رخنه کرده است.
Oldboy اما برخلاف مقایسه اشتباه با آثار خلف تارانتینو و دیگران، به موجود منحصر به فردی میماند که جهان شخصی اش را ذره ذره و با حوصله زیادی میسازد. جهانی که از کافکا شروع شده و با تعلیق های هیچکاکی و صحنه های اکشن درخشان، به پایان بندی دردناکی از سرنوشت قهرمانش میرسد.
بازی بازیگران و البته جونگ کانگ در نقش میدو، بی شک تعریف جدیدی از دمیدن روح نقش بر کالبد یک فرد و نمونه درخشانی از ایثار بازیگر است. با تمام جسارت های بی بدیل در پلان های گوناگون، مثل خوردن هشت پای زنده در آن صحنه رستوران و تمرینهای چند ماهه برای اجرای حرکات رزمی و همه واکشن های احساسی و عجیبی که پس از شنیدن حقایق تلخ داستانش دارد. صحنه نهایی و تقابل او با ووجین لی، اقرار به گناه نابخشودنی و پارس کردن های پوچش، همه عالی و نفس گیر هستند.
موسیقی فیلم هم با ترکیبی از قطعات ویوالدی در آلبوم چهارفصل و قطعات بی کلام دیگری از آقای Jo Yeong-wook که با اسامی فیلمهای درخشان سینما نام گذاری شده اند، فصل جدیدی از ترکیب فیلم و موسیقی را به سینما اضافه کرده و به عنوان عنصری غیرقابل حذف در ذهن مخاطب نقش میبندد.
Laugh and the world laughs with you. Weep and you weep alone
فیلمبرداری نیز به تبعیت از سالها تجربه عکاسی آقای چان وو، قاب بندی های دقیق و بی نقصی دارد. همچون طراحی صحنه و لباس درخشان و به کارگیری درست رنگ های گرم و سرد در لحظات عاشقانه و انتقام جویانه و تلفیق آنها در صحنه های دونفره میدو و معشوقه اش.
ترکیب این عوامل در کنار فیلمنامه درخشان و نگاهی تازه، به تجربه موفقی در میان آثار سینمای شرق در قرن بیست و یکم میشود. حالا که سینمای کره با درخشش انگل و آثار متأخرش توجه چندانی را به سوی خود جلب کرده، بی شک دیدن آثار آقای چان وو و سه گانه انتقامش ، میتواند طعم لذیذی از ترکیب فیلم، ادبیات و نقاشی را به ما هدیه کند.